Sunday, June 01, 2008

ഐ അം എ journalist

از پایم که عکس می نگاهی به نسخه می اندازد و می پرسد ببخشید شما در سایت ... کار می کنید؟
کارم را تازه شروع کرده ام برایم عجیب است. می گویم امم می گوید مقاله هایتان خیلی خوب است همه را می خوانم!!! من سر مست می شود برای همه تعریف می کنم کسی باور نمی کند پزشک بیمارستان من را بشناسد و مقاله هایم را بخواند
امروز می پرسد از کجا برای تهیه گزارش آمده ام. می گویم سایت... اسمم را که می پرسد نام خانوادگی ام را می گویم. اسم کوچکم را می داند و مقاله هایم را می خواند و معتقد است که خیلی خوب می نویسم. باز مستم برای همه تعریف می کنم همه شاید به دروغ لبخندی می زنند و در دلشان می گویند باز این خیالاتی شده من خوشحالم
یکی می گوید خوب شد تو علی دایی نشدی وگرنه از صبح راه می افتادی تو خیابونا به همه سلام می کردی

2 comments:

OAB/ഒഎബി said...

هاي ارزو

Anonymous said...

نام خانوادگی ام را می گویم. اسم کوچکم را می داند و مقاله هایم را می خواند و معتقد است که خیلی خوب می نویسم. باز مستم برای همه تعریف می کنم همه شاید به دروغ لبخندی می زنند و در دلشان می گویند باز این خیالاتی شده من خوشحالم

Nice lines, congrats